توسعه را باید خطی با دو قطب «انسان» و «اقتصاد» دانست. انسانی که شدیداً به دنبال خلق ثروت است. مهم نیست که این انسان چه جایگاهی دارد؛ رئیس جمهور باشد یا کشاورز، این بشر متناسب با امکانات و تواناییاش آیندۀ دیگران را با خطر جدی روبرو خواهد کرد، تا بتواند ثروت بیشتری کسب نماید. البته همیشه «اقتصاد» مطرح نیست و آوردن آن از آن جهت است که عمدتاً بشر به منظور افزایش سرمایه به محیط زیست آسیب وارد میکند. به عبارتی ممکن است به جای «اقتصاد» هدف دیگری برای «انسان» مطرح باشد که این بستگی به طرز فکر، اهداف کلان و استراتژی وی دارد.
در قرن حاضر با بروز مسائل زیست محیطی، دغدغة عمده و اصلی همة کشورهای دنیا یافتن راهکارها و تدوین سیاستهایی برای حل این مسائل و رسیدن به توسعة پایدار است. از آنجا که، شهرها بیشترین مصرف کنندة انرژی و تولید کنندة آلودگی در بین سکونتگاههای انسانی هستند، بیشتر مورد توجه هستند. لذا، تدوین سیاست گذاریها باید به گونهای باشد که سازوکارهای هماهنگی میان دولتهای ملی و محلی ایجاد کند.
انسان ذاتاً میل به بقا و نیز میل به بهزیستی دارد که وی را به سمت توسعۀ پایدار رهنمون میسازد. بنابراین، تفاوتهای توسعههای بین مکانهای جغرافیایی مورد پسند بشر نبوده و آسیب به محیط زیست برای توسعه، مشکلات عدیدهای را برای آیندگان به وجود خواهد آورد. توسعۀ پایدار به معنای بهرهگیری از تمامی منابع برای نیل به ثروت و رفاه به شرط حفظ محیط زیست و آینده نگری است. همچنین توسعۀ پایدار را باید شکلی چهار ضلعی با چهار قطبِ «انسان»، «محیط»، «فرهنگ» و «اقتصاد» دانست. در این شرایط بشر هر جایگاهی که داشته باشد، به منظور خلق ثروت باید محیط را در نظر داشته باشد. چرا که این در فرهنگ او میباشد.
فصل اول-مفاهیم، بنیادها و نظریه ها
فصل دوم- محیط شناسی استان بوشهر
فصل سوم- فرصت ها و تنگناهای توسعه پایدار استان بوشهر از منظر جغرافیای سیاسی
فصل چهارم- جمع بندی مباحث کتاب
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
جغرافیا
|